تسخیر زمین (قرآن)درآیاتی از قرآن سخن از تسخیر زمین برای انسان به میان آمده. که به آنها اشاره خواهیم داشت. ۱ - زمین مسخر اراده الهیآسمان و زمین، فرمانبر و مسخر اراده الهی هستند. وقیل یـارض ابلعی ماءک ویـسماء اقلعی وغیض الماء وقضی الامر.. و گفته شد: «ای زمین، آبت را فرو بر! وای آسمان، خودداری کن! و آب فرو نشست و کار پایان یافت و (کشتی) بر (دامنه کوه) جودی ، پهلو گرفت و (در این هنگام،) گفته شد: » دور باد قوم ستمگر (از سعادت و نجات و رحمت خدا! ) » و جمله" و قیل یا ارض ابلعی ماءک و یا سماء اقلعی" ندایی است که از ساحت عظمت و کبریایی حق تعالی صادر شده، و اگر نام حضرتش را نبرد و نفرمود: " و قال الله یا ارض ابلعی... " به منظور تعظیم بوده، و دو صیغه امری که در این جمله است یعنی امر" ابلعی" و امر" اقلعی" امر تکوینی است، همان امری که کلمه" کن" حامل آن است، و از مصدر صاحب عرش، خدای تعالی صادر میشود، و همه میدانیم که وقتی این کلمه در مورد چیزی صادر شود بدون فاصلهای زمانی آن امر محقق میشود، و در مورد بلعیده شدن آب طوفان بوسیله زمین نیز چنین شد، زمین دیگر نجوشید، آسمان هم نبارید. . ومن ءایـته ان تقوم السماء والارض بامره ثم اذا دعاکم دعوة من الارض اذا انتم تخرجون. و از آیات او این است که آسمان و زمین به فرمان او برپاست سپس هنگامی که شما را (در قیامت ) از زمین فراخواند، ناگهان همه خارج میشوید (و در صحنه محشر حضور مییابید)! کلمه قیام که لفظ" تقوم" مضارع آن است به معنای ایستادن، و در مقابل قعود است که به معنای نشستن است، و چون معتدلترین حالات آدمی، که در آن بر همه کارهایش مسلط است، حالت ایستادگی است، لذا در عرب وقتی بخواهند از ثبوت و استقرار چیزی بر معتدلترین حالاتش خبر دهند، تعبیر به قیام آن چیز میکنند، هم چنان که در قرآن کریم بر تدبیر عالم از ناحیه خدا قیام اطلاق کرده، و فرموده: " ا فمن هو قائم علی کل نفس بما کسبت". و مراد از قیام آسمان و زمین به امر خدا، ثبوت آن دو است بر حالاتی که عبارت است از حرکت و سکون و تغییر و ثبات که خدا به آنها داده، و اما اینکه کلمه" امر" به چه معناست؟ آیه" انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون" جوابگوی آن است. ثم استوی الی السماء وهی دخان فقال لها وللارض ائتیا طوعـا او کرهـا قالتا اتینا طـائعین. سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه! » آنها گفتند: «ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم)! » جمله" فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها": " خداوند به آسمان و زمین فرمود به شکل خود در آیید از روی اطاعت یا اکراه" به این معنی نیست که واقعا سخنی با لفظ گفته شده باشد، بلکه گفته خداوند همان فرمان تکوینی، و اراده او بر امر آفرینش است، و تعبیر به" طوعا او کرها" اشاره به این است که اراده قطعی خداوند به شکل گرفتن آسمانها و زمین تعلق یافته بود و در هر صورت میبایست آن مواد به چنین صورت مطلوبی در آینده بخواهند یا نخواهند. ۵- جمله" اتینا طائعین": ما از روی اطاعت شکل نهایی به خود گرفتیم اشاره به این است که مواد تشکیل دهنده آسمان و زمین از نظر تکوین و آفرینش کاملا تسلیم اراده و فرمان خدا بود، اشکال لازم را به خود پذیرفت، و هیچگونه مقاومتی در برابر این فرمان الهی از خود نشان نداد. به هر حال روشن است که آن" امر" و این" امتثال" جنبه تکلیفی و تشریعی نداشته، بلکه صرفا از نظر تکوین صورت گرفته است. اذا السماء انشقت• واذنت لربها وحقت• واذا الارض مدت• والقت ما فیها وتخلت• واذنت لربها وحقت. در آن هنگام که آسمان(کرات آسمانی )شکافته شود،• تسلیم فرمان پروردگارش شود- و سزاوار است چنین باشد و در آن هنگام که زمین گسترده شود، • و آنچه در درون دارد بیرون افکنده و خالی شود• و تسلیم فرمان پروردگارش گردد- و شایسته است که چنین باشد- " اذنت" در اصل از" اذن" (بر وزن افق) به معنی" گوش" گرفته شده، و مفهوم آن استماع کردن و شنوا بودن و در اینجا کنایه از اطاعت فرمان و تسلیم است. " حقت" از ماده" حق" به معنی شایسته و سزاوار است. چگونه میتواند تسلیم نباشد در حالی که فیض وجود لحظه به لحظه از سوی خداوند به آن میرسد، و اگر یک آن این رابطه قطع گردد متلاشی و نابود خواهد شد. آری آسمان و زمین نه تنها در آغاز آفرینش ، طبق آیه ۱۱ سوره فصلت" قالتا اتینا طائعین" مطیع فرمان حق بود که در پایان عمر نیز چنین است. ۲ - اطاعت زمین در قیامتپس از وحی و فرمان الهی به زمین در قیامت برای ارائه اطلاعات، زمین فرمانبری نموده به ارائه اطلاعات خود میپردازد. یومئذ تحدث اخبارها• بان ربک اوحی لها. در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو میکند• چرا که پروردگارت به او وحی کرده است آن گاه زمین به اعمالی که بنی آدم کردند شهادت میدهد، همانطور که اعضای بدن خود انسانها و نویسندگان اعمالش یعنی ملائکه رقیب و عتید و نیز شاهدان اعمال که از جنس بشر و یا غیر بشرند همه بر اعمال بنی آدم شهادت میدهند. و در جمله" بان ربک اوحی لها" حرف لام به معنای" الی- به سوی" است، چون مصدر" ایحاء" که فعل" اوحی" مشتق از آن است با حرف" الی" متعدی میشود، و معنای جمله این است که: زمین به سبب اینکه پروردگار تو به آن وحی کرده و فرمان داده تا سخن بگوید از اخبار حوادثی که در آن رخ داده سخن میگوید، پس معلوم میشود زمین هم برای خود شعوری دارد، و هر عملی که در آن واقع میشود میفهمد، و خیر و شرش را تشخیص میدهد، و آن را برای روز ادای شهادت تحمل میکند، تا روزی که به او اذن داده شود، یعنی روز قیامت شهادت خود را ادا کرده، اخبار حوادث واقعه در آن را بدهد. و در تفسیر آیه" و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم"، و نیز در تفسیر آیه" قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شی ء" گذشت، که از کلام خدای سبحان به دست میآید که حیات و شعور در تمامی موجودات جاری است، هر چند که ما از نحوه حیات آنها بی خبر باشیم. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۸۶، برگرفته از مقاله «تسخیر زمین». |